درنگی بر یک ادعای مفت
محبوب الله زارع محبوب الله زارع

 

22ـ11ـ2007

 

بجا می گویند که برای درفشانی سر پلوانی و فیر گپ های مفت، زحمتی در کار نیست و مسئولیتی هم در قبال ندارد٠ اگر یک چرسی، بنگی، جانکی، مجنونی و یاهم فردی در خمار پیک به چنین کاری مبادرت می ورزد کسی آنرا جدی نمی گیرد اما اگر یک سایت انتر نیتی با عنوان پر مدعای "Afghanistannews - اخبار افغانستان" به سردبیری یک داکتر در علوم اقتصاد و سیاست سخن میانتهی و گپ مفت را به خورد مردم میدهد دور از واقعیت نیست اگر گفته شود که جامعهﺀ روشنفکر ما یک مقدار گرفتار مشکلات است٠

از مقدمه چینی بیشتر صرف نظر و وارد مسئله می شوم٠ در طاق بالائی صفحهﺀ اصلی سایت اخبار افغانستان این عنوان به چشم می خورد: "نبشتهﺀ ذیل در بین آثار ادبی و فلسفی معاصر افغانستان به مثابهﺀ یک اثر بی مانند و عالی سالها خواهد درخشید"٠

وقتی این عنوان پر دبدبه را می خوانی و در زیر آن با نام نویسندهﺀ مشهور کشور قدیر حبیب مواجه می شوی لادرنگ شوق ات تحریک می شود که با عجله آن "نبشته" را بخوانش گیری تا از پژوهش های "ادبی فلسفی" اش بی بهره نمانی٠ من هم صفحه را باز کرده به خواندن مقاله آغاز نمودم، مقاله هم خیلی طولانی بود، هی میدان و طی میدان گرچه هرقدر بیشتر داخل متن می شدم حوصله ام سر می رفت ولی تا آخیر خواندمش و تعجب کردم که نشود "انقلاب فرهنگی" رخ داده و قالب های تعین کنندهﺀ آثار ادبی فلسفی ازهم گسیخته که هر کس به تعبیر دل خودش فضل فروشی می کند، گله گذاری و اندرز گوئی را ادبیات و فلسفه می نامد و من آگاهی ندارم٠ درآنچه نویسندهﺀ محترم ما به قلم گرفته است اگر از ردیف بندی ماهرانهﺀ کلمات و جملات نامأنوسی که دور هم پیچ و بند شده اند و این امر خاصهﺀ نویسنده گان حرفوی است بگذریم، از لحاظ محتوی نوشته ای یافتم در سطح پائین٠ تصمیم ندارم آنرا به تبصره یا نقد بگیرم چون مطالب درونی آن به سازمانی ارتباط میگیرد که "اقامه گر دعوی و متهم" هردو عضویت آنرا دارند و من مداخلهﺀ خود را اضافی میدانم٠ اینکه چرا یک نویسندهﺀ بنام رسیدهﺀ ما چنین مینویسد خود را با این پندار قناعت دادم که نویسنده ها هم باالأخره انسان ها هستند و غیر عادی نیست اگر از سطح خود پائین بیایند٠ بیچاره قدیر حبیب خواسته است با همکار دیروزش در اتحادیهﺀ نویسنده گان افغانستان و هم سازمان امروزش در نهضت آیندهﺀ افغانستان داکتر عبدالله نایبی بگو مگوی گله مندانه و یک مقدار هم عقده گشایانه که به تصفیهﺀ حساب میماند سر دهد و پیشنهادات اندرز گونه ای برای بهبود ساختار تشکیلاتی سازمان خود که بیشتر مطابق حال یک سازمان صنفی اند تا سیاسی پیشکش نماید بی خبر و یا شاید هم باخبر ازینکه سود جویان در کمین نشسته "لقمهﺀ تیاری" برای غوغاگری خصمانه و متاعی برای گرم نگهداری بازار سیاسی خویش بدست می آورند و سنگ در تنور سوخته را مارک "لعل" می زنند تا خوب بفروشند٠

اگر این "گله نامه " "به مثابهﺀ یک اثر بی مانند و عالی سالها" میدرخشد درین صورت به شهنامهﺀ فردوسی دیگر نباید یک اثر بی مانند و عالی گفت زیرا از ماهیت آن می کاهد و باید واژه های دیگری را برای بیان صفت شهنامه جستجو کرد٠ در عوض تمام مطالبی که در صفحهﺀ "اخبار افغانستان-سایت ما و شما﴿؟؟؟﴾" ظاهر می شوند همه "بی مانند و عالی" اند و "سالها خواهند درخشید"٠ به سردبیر "اخبار افغانستان" اگر فراموش کرده اند یاد آوری می شود که آثار ادبی به آثار شعری و نثری پرمایه و مانگاری می گویند که توسط قلم بدستان برجستهﺀ پیشین و امروز آفریده شده اند و نه به قصه های از وقایعی که در دفاتر و دهلیز های کمیته مرکزی حزب و اتحادیهﺀ نویسنده گان گذشته اند و یا نهضت آیندهﺀ افغانستان و هر سازمان دیگر دارائی چگونه ساختاری باشد و لو اگر به قلم یک نویسنده تحریر یافته اند٠ مسایل مربوط به سازمان های سیاسی را باید در نوشته های سیاسی جستجو کرد نه در یک نوشتهﺀ انتزاعی و بعد نام آنرا اثر ادبی گذاشت٠

آنهای که چهار قدمی در عرصهﺀ سیاست گذاشته اند اگر آموزش اکادمیک فلسفی هم ندیده اند میدانند که فلسفه عامترین قانونمندی های شناخت خود، محیط پیرامون و جهان را مطالعه می کند و به پرسش های مانند واقعیت یا حقیقت چیست، جهان پیرامون ما واقعیست یا خواب میبینیم، معنی زنده گی چیست و ده ها پرسش دیگر درین سمت پاسخ میدهد٠ فلسفه وظیفه ندارد تا بگومگو های پرخاش جویانه و جدل های سیاسی را مطالعه کند٠ معلوم نیست در زیر این کاسه چه نیم کاسه ایست که جناب سر دبیر "اخبار افغانستان" تا این سطح به تقلب گوئی می پردازند؟

از معرفی سخاوت مندانهﺀ یک نوشتهﺀ عادی بحیث اثر "ادبی فلسفی" و "بی مانند و عالی" بر می آید که سایت "اخبار افغانستان" می خواهد خواننده گان و حتی اعضای سازمان های سیاسی را که خود در مقام "رئیس افتخاری" به همهﺀ آنها دستور خوانش می دهد، آگاهانه به کجراهه بکشاند و ذهنیت ها را مغشوش سازد بخصوص برخورد عقده مندانهﺀ این سایت با برخی از سازمان های چپ دمو کراتیک که از هر زمینه استفاده می برد تا گزندی به آنها برساند قابل درک نیست و فهمیده نمی شود که انگیزهﺀ اینگونه تعصب و بد بینی در کجا نهفته است٠ اما خواننده گان آگاه و مجرب که بدون شک بیشترین ازین شمار اند چنین پرداخت های مهمل و مفت را به دو پیسهﺀ سیاه هم نمی خرند جز اینکه سایت نامبرده و سر دبیر آن به بی اعتبار سازی خود می افزایند٠

با احترام  

پاسخ کوتاه به جناب سردبیر "اخبار افغانستان"         24-11-2007

 

نمی خواهم این مشاجرۀ بی معنی را ادامه دهم و وقت گرانبهای خواننده گان را ضایع سازم اما چند نکته را قابل تذکر میدانم که آخرین حرف هایم درین بحث خواهند بود٠

اگر آدم های بی سواد و کم سواد اگاهانه یا نا آگاهانه بر سر قضایا سر تنبه گی میکنند و "مرغ شان یک لنگ دارد" جای تعجب نیست ولی اگر افرادی با القاب اکادمیک به این کار متوسل میشوند در سلامت جسمی و فکری آنها باید شک کرد٠

من حدود یک سال پیش با وجود آنکه تعلقیت حزبی به نهضت آیندۀ افغانستان ندارم ولی ناهنجاری ها در جنبش چپ کشور نا راحتم میسازند، مقاله ای در واکنش به شوخی های بچه گانۀ سایت "اخبار افغانستان" نسبت به نهضت آینده با عنوان "نشر افکار یا بازی دو پهلو" به رشتۀ تحریر درآوردم که در برخی سایت های افغانی اقبال نشر یافت٠ "اخبار افغانستان" نیز آنرا نشر کرد اما نه به مقصد احترام به آزادی بیان طوریکه ادعا میشد بلکه هدف دیگری داشت٠ سردبیر سایت نامبرده اینجانب را عبدالله نایبی معرفی نمود و به بهانۀ جواب، اتهام نامه ای به آدرس محترم داکتر عبدالله نایبی نوشت٠ فهمیدم که بین عضوی از خانوادۀ جناب سر دبیر و نهضت آینده رابطۀ وجود دارد که به تیره گی گرائیده و جناب را عقده مند ساخته است٠ در پاسخی که بعد نوشتم و در سایت وزین "اصالت" و برخی سایت های دیگر به نشر رسید اتهامات وارد شده را مستدل و قاطعانه رد نموده با اشاره به وظیفه، محل سکونت و جای کار قبلی ام توضیح دادم که من محبوب الله زارع هستم نه عبدالله نایبی اما اینبار دیگر آزادی بیان در سفرۀ شام نوش جان شده بود و پاسخ ام روانۀ انبار خانه گردید٠ داکتر سلیم مجاز طی یک ایملی بتاریخ ٢٧/١٢/٢٠٠٦ پیام داد: "محترم زارع! اگر شما و عبدالله نایبی یکی هم نباشید، بدون مشوره باهم بالای این حقیر حمله نمیکنید"٠ در ادامۀ ایمل مطالبی آمده بود که از یکسو هیچ ربطی به اینجانب و نوشته ام نداشت و از سوی دیگر ضرورت رعایت ابتدائی ترین موازین ادب و.اخلاق اجتماعی میطلبد که اینگونه مسایل در صورت واقعیت یا عدم واقعیت ولو خصومتی در میان باشد به رسانه های گروهی کشانیده نشود اگر آدم از تعقل کار گیرد٠ در پایان ایمل تهدید گردیده بود که "اگر نامۀ توهین آمیز شمارا پاسخ بدهم به آن خواهم پرداخت بنا برین از نشر نوشتۀ دوم تان و پاسخ آن صرف نظر نمودم"٠ این هم شد دلیل، اگر حمله و یا توهینی در کار بوده من انجام داده ام نه عبدالله نایبی٠ با وجود آنهم چون این آدم را جنجالی و مستعد به مغشوش و مسموم ساختن ذهنیت ها یافتم ترجیح دادم تا این پرودنده را ببندم و ایمل احترامانه با متن زیر برایش فرستادم:  

«محترم داکتر صاحب سلیم مجاز 28.12.2006

سپاسگذارم از اینکه به نامۀ دومم مستقیماً برای خودم جواب دادید٠ اگر بار اول هم قبل از آنکه آن جواب عجیب و غریب را به نام اتهامنامۀ عبدالله نایبی نشر می کردید با من تماس میگرفتید و یا برای خودم در سایت تان جواب نشر میکردید کار به اینجا نمیرسید٠ صادقانه میگویم که شناختی با عبدالله نایبی ندارم(مطلبی را که شما در مورد ایشان در ایمل تان نوشته اید برای فهمیدنش دلچسپی ندارم) و در اثنای نوشتن با کسی مشورت نمیکنم چون کارمند٠٠٠ بودم خودم به تنهایی میتوانم بنویسم٠

صمیمانه خواهشمندم تا آن "اتهام نامه" را عنوانی کسیکه اصلاً ربطی و شناختی با من ندارد از سایت تان دور کنید ممنون خواهم شد٠

 موفق و سرفراز باشید

محبوب الله زارع»

 

جناب سر دبیر خواهش ام را نپذیرفت و آن " اتهام نامه"را دور نکرد٠ در ایمل بعدی بتاریخ ٢٨/١٢/٢٠٠٦ تقاضا نمود که اگر واقعاً عبدالله نایبی نیستم باید برایش آدرس و شمارۀ تیلفون ارسال کنم تا در مقام مفتش ادارۀ نظم عامه هویت ام را تفتیش کند که طبعاً واکنشی نشان ندادم٠ اصلاً چه نیازی دارم به کسی که او را نمیشناسم آدرس و شمارۀ تیلیفون بدهم٠

خواننده گان گرامی میتوانند پی ببرند که این آغا همان وقت متیقن شده بود که من عبدالله نایبی نیستم چون بعداً یکی از نوشته هایم را زیر عنوان" درین باره باید عمیقاً اندیشید" بدون "آزادی بیان" از سایت وزین پندار کاپی کرده به نام خودم به نشر رسانیده بود که تشکر٠

نمیدانم اکنون باز چرا "آزادی بیان" بجوش آمد که مقالۀ "درنگی بر یک ادعای مفت" اینجانب را همانگونه که در رکلام کردن نوشتۀ نویسندۀ محترم ما قدیر حبیب به جعل پرداخته است به نام "پاسخ داکتر عبدالله نایبی تحت نام مستعار محبوب الله زارع به نبشتۀ فوق" به نشر سپرد؟

خوانندۀ آگاه توجه میفرماید که درینجا دوچند جعل کاری صورت گرفته، اول مقاله از عبدالله نایبی نیست و جناب سردبیر اینرا بخوبی میداند، دوم من در"درنگی بر یک ادعای مفت" به نوشتۀ قدیر حبیب پاسخ نداده بلکه عنوان سازی ذهنیگرانه و غرض آلود " سر دبیر سایت "اخبار افغانستان" را به بررسی گرفته ام٠ گمان میرود که اگر وی هر گاهی بخواهد جعل کاری کند یا به کسی اتهامی وارد سازد آنرا به قصد گمراه ساختن مردم با "آزادی بیان" گره میزند٠ درست است که تماس جسته و گریخته ای به متن نگارش قدیر حبیب گرفته ام که هدفم این بوده تا خواننده بداند که موضوع از چه قرار است ولی قصد بررسی یا نقد آنرا نداشتم و دلیل این کار را نیز در مقاله ام صریحاً بیان کرده ام٠

سردبیر "ما و شما" میفرماید که "نوشته به هیچ یک از روش های ستالینی که توسط نویسندۀ بزرگ ما شاعرانه نقد شده اند نپرداخته است"٠ مرحبا! چه ایراد "شاعرانه ای"٠ وقتی مینویسم "تصمیم ندارم آنرا به تبصره یا نقد بگیرم"، کجای این جمله مبهم است که هدف آن درک نمیگردد؟ وقتی تصمیم ندارم تبصره یا نقد بنویسم چگونه به "روش های ستالینی" ، غیر ستالینی و غیرذالک که "نویسندۀ بزرگ ما شاعرانه" نقد کرده اند بپردازم؟ آیا درجۀ دکتورا هم کافی نیست تا به این مسئلۀ ساده پی برد؟ سعادت بزرگ را نصیب شده ایم که این رقم دکتوران که نمیتوانند گله گذاری را از ادبیات و تیوری ساختار تشکیلاتی را از فلسفه تمییز دهند و بیان مفاهیم ساده در واژه های معرب و دور هم پیچیده را نقد شاعرانه میخوانند خیلی کمیاب اند در غیر آن نظم معارف و فرهنگ ما برهم میخورد٠

اضافه بر آنچه گفته شد از برخورد جناب سر دبیر سایت همۀ "ما و شما" چنین بر می آید که موصوف نظریات خلاف میلش را، مهم نیست چه کسی در کجا ارائه کرده، به سر افرادی که نسبت به آنها بدبین است حواله میکند٠ گذشتۀ شان را میکاود، اگر راست و دروغی یافت دست به تهدید میزند٠ هر "حمله" یا "توهینی" که محبوب الله زارع به حال "اخبار افغانستان" و گرداننده اش روا میدارد مقصر عبدالله نایبی است، هر "زشت و ناسزای" که محبوب الله زارع به نشانی "اخبار افغانستان" مینویسد عبدالله نایبی نوشته است٠ محبوب الله زارع میگوید آغا، هر چه "در جلسات شان اعلان میکنند" فلسفه نیست، کار سازمانیست٠ "اخبار افغانستان" حکم میدهد نه، عبدالله نایبی غلط میگوید، این فلسفه است٠ زارع میگوید آغا، هرچیز گفتن یا نگفتن در یک کنفرانس سازمانی فلسفه نیست، کار سازمانیست٠ "اخبار افغانستان حکم میدهد نه، نایبی غلط میگوید، این فلسفه است٠ داکتر عبدالله نایبی باید آنرا بخواند و به سوالات فلسفی محترم قدیر حبیب پاسخ ارائه کند٠ این طرز تفکر، منطق را در پای مرغ یک لنگه آویزان کردن معنی میدهد٠

احتمال دارد که چون جناب سردبیر از عافیت فکری برخوردار نیست وضعیت طور دیگری شود یعنی بدگمانی جناب او به افراد مسئول در مجامعی که سخنان نا خوش آیند نسبت به وی با آنجا ها رابطه میگیرد متوجه گردد٠ طور مثال اگر من در مورد مشورت های ناوارد و مداخلات بی جای "اخبار افغانستان" در کار دیگر سازمانها و نظرسنجی های بی اساس آن (نظر سنجی را موسسات با صلاحیت و نهاد های دارای وسایل و امکانات لازم انجام میدهند نه سایت های انترنیتی شخصی افراد و اشخاص٠ چنین نظر سنجی ها اعتبار ندارند) مطلبی بنویسم دور از امکان نیست که در "اخبار افغانستان" اینطور نشر شود: "نبشتۀ شفیق الله توده ای تحت نام مستعار محبوب الله زارع ، نبشتۀ نورالحق علومی تحت نام مستعار محبوب الله زارع ، نبشتۀ نوۀ ظاهر شاه، نبشتۀ تحت نام مستعار محبوب الله زارع"٠

از خوانندۀ محترم پوزش میطلبم که یک مقدار تند نویسی کردم٠ گرچه به استفاده از کلمات و عبارات گزنده و تحریک آمیز عادت ندارم و همیشه سعی میکنم در نوشتن اگر دربارۀ پدیده های منفی و یا حرکات نادرست افراد هم باشد از مرز احترام خارج نشوم ولی مواردی پیش می آیند که دیگر نمیشود درین مرز توقف کرد٠ این بار دوم است که داکتر سلیم مجاز، نمیدانم این کار را وقاحت آگاهانه بنامم یا چشم سفیدی ناشی از نادانی، در پوشش نشر نوشتۀ من، به فرد دیگر که اصلاً از دایرۀ بدگوئی های من و این آغا خارج است اهانت میکند و اتهام می بندد٠ یا چندی قبل کسی به نام من اراجیفی نوشته بود که خوشبختانه برخورد مسئولانۀ گردانندۀ محترم سایت وزین پندار مانع نشر آن شد٠ اکنون خوانندۀ محترم قضاوت کند، اینطور افراد کمی به هوش آورده شوند یا نه، سر جایشان شانده شوند یا نه؟ والله اعلم اگر شوند٠         

 حال ببینیم همت "آزادی بیان" سایت "اخبار افغانستان" تا کجا قد میدهد٠ اگر این نوشته و پاسخ آن بدون غل و غش و اهانت و اذیت دیگران با وجودیکه در بالا گفتم "حرف های آخیرم خواهد بود" مستقیماً به نام خودم نشر شد، احترامانه واکنش نشان خواهم داد در غیر آن بهترین جواب خاموشی است٠        

تذکر کوتاه به دوست گرامی فواد پامیری!

از پاسخ جداگانه به شما دوست ارجمند صرف نظر مینمایم، همینقدر عرض میکنم که معلوم میشود شماهم منظور اینجانب را درک نکرده اید٠ هدف من از "ادعای مفت" نوشتهﺀ قدیر حبیب نیست بلکه "اثر عالی ادبی فلسفی" نامیدن آن بوسیلۀ سر دبیر سایت "اخبار افغانستان" است٠

نویسندۀ خوب ما همانگونه که شما هم متوجه شده اید شِکوه و شکایت از داکتر عبدالله نایبی کرده و در بخش دیگر به ساختار تشکیلاتی پرداخته است٠ نمیدانم بر پایۀ کدام دلیل و برهان میتوان این نوشته را یک اثر ادبی فلسفی نامید؟ بازهم تکرار میکنم مخاطب من در "درنگی بر یک ادعای مفت" سایت "اخبار افغانستان" است و نه محترم قدیر حبیب٠ باقی هرطوریکه می اندیشید اختیار با شماست٠ 

      سرفراز باشید 

 

 


November 25th, 2007


  برداشت و بازنویسی درونمایه این تارنما در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید.
 
بیانات، پیامها و گزارشها